به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، قسمت آخر سریال «مانکن» هفته گذشته پخش شد. این سریال 26 قسمتی طبق گفته رسانهها با ثبت آمار بالایی از بیننده به کار خود پایان داد. مانکن به کارگردانی حسین سهیلیزاده و تهیهکنندگی ایرج محمدی در شبکه نمایش خانگی تولید و توسط بابک کایدان نوشته شده است. در کانامه کارگردانی سهیلیزاده سریالهای پرطرفداری مانند «آوای باران»، «دلنوازان» و «فاصلهها» دیده میشود و محمدی هم تهیهکنندگی سریالهایی چون «بزنگاه»، «خانه به دوش»، «دردسرهای عظیم» و «متهم گریخت» را به عهده داشته است. گفته میشود نام قبلی این سریال «سایههای بلند» بوده که بنا به دلایلی به «مانکن» تغییر پیدا کرده است. محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، امیرحسین آرمان، لیندا کیانی، الهام پاوهنژاد، نازنین بیاتی و حسین پاکدل از بازیگران این سریال بودند. نکته جالب درباره آن اینکه پایان سریال نتوانست مخاطبان خود را راضی کند و شباهت فضای سریال با نمونههای ترکیهای نیز باعث بروز انتقاداتی شد.با ایرج محمدی تهیهکننده «مانکن» درباره این سریال و حاشیههایش همصحبت شدیم.
آمار درباره سریال مانکن این است که جزء پربینندهترین سریالهای نمایش خانگی بوده و از هیولا و شهرزاد هم سبقت گرفته است.
این آمار را فیلیمو داده است.
سوال من این است که این آمار را تایید میکنید یا خیر؟ شما آمار دقیقی بهعنوان تهیهکننده کار دارید یا خیر؟ در صورت تایید این آمار فکر میکنید دلایل دیده شدن یا محبوبیت آن چه بود؟
معمولا من نباید آمار را تایید کنم ولی تایید را به گونه دیگری بیان میکنم؛ چه آثاری که در صداوسیما و تلویزیون کار کردم- آخرین کاری که انجام دادم دلدادگان بود- چه در سریالهای تلویزیونی و موارد دیگر که بهعنوان تهیهکننده یا کارگردان یا عوامل هنری حضور داشتم از فیدبکهای مردمی متوجه میشوم سریال مانکن مورد اقبال مخاطب واقع شده یا خیر. میزان درصد رضایت مردم در فضای مجازی نشاندهنده این است که سریال مورداقبال مخاطب واقع شده است. در آماری که در زمانه جدید با مدیاهای مختلفی همانند ویاودیها آمده، یکباره میبینیم این سریال قرار بود فقط از فیلیمو پخش شود که بعد میبینیم نماوا هم پخش میکند و بعد جلوتر میرویم روبیکا و ... پخش میکنند. وقتی این حجم از استقبال را میبینم بهعنوان تهیهکننده میتوانم تایید کنم که این آمار درست است و مخاطب این سریال را پسندیده است.
فکر میکنید به چه دلایلی موردپسند مخاطب قرار گرفته است؟
اولا توجه من در آثار سریالی به متن و سناریو است، ثانیا اینکه سعی کردم برای مخاطب عام کار کنم. لازمه کار کردن برای مخاطب عام این است که داستانی وجود داشته باشد که در 26 قسمت روایت شود و بتواند بیننده را پای کار بنشاند. یعنی یک قسمت خوب نباشد و سه قسمت بد یا دو قسمت ضعیف یا متوسط باشد. سعی شود همانند دوی ماراتن باشد تا آن مسیر را برود. سریالسازی همانند دوی ماراتن است و ما خوشبختانه با حضور نویسنده، کارگردان و بازیگران حرفهای شروع به کار کردیم. ابتدا فکر میکردند چون من خاستگاهم از تلویزیون است و از آنجا به نمایش خانگی آمدم، باید از عناصر دیگری استفاده کنم، حقیقتا من، آقای سهیلزاده و آقای کایدان تلویزیونی هستیم و آنها فکر میکردند نتیجه اثر ما یک آیتم تلویزیونی خواهد بود و ویژگیهای اثر نمایش خانگی را نخواهد داشت، چون عنصرهایی برای نمایش خانگی تعریف میکنند که من آنها را قبول ندارم. درنتیجه ما با همان عناصر کار تلویزیونی این کار را انجام دادیم.
در نمایش خانگی و حتی سینما مردم به دنبال داستانهایی هستند که جذاب باشند و با شخصیتها همذاتپنداری کرده و اثربخش باشند. درنهایت متوجه شدیم در این فضا هم همینطور است، چون اثری از نمایش خانگی بیرون میآید که در برخی مواقع مورد اقبال مخاطب قرار نمیگیرد و اینکه تلویزیون به صورت مجانی پخش میکند ولی در نمایش خانگی باید پول بدهند و اشتراک بخرند. اگر ببینند اثر ضعیف است دنبال آن نمیروند. ما با سناریوی خوب، محتوای خوب و با استفاده از گزینش نیروهای حرفهای توانستیم اثری پربیننده بسازیم. این نکته میگویند پربیننده است را اگر بخواهیم مثلا با فیلمی که در دهه 70 یا 80 پرمخاطب بوده مقایسه کنیم، خیلی متفاوت است. توجه داشته باشید که نباید از انصاف دور شد. کارهایی همانند شهرزاد یا هیولا خیلی پربیننده بودند. حداقل در سال 98 توانستیم مخاطب زیادی جذب کنیم، علت هم این بود که مراجعهکننده در پلتفرمهای ویاودی زیاد شده بود. الان مردم کمتر دیویدی میخرند. معمولا روی پلتفرمها میبینند، درنتیجه چون سهلالوصول است و اشتراکات آنها بالاست، بیننده زیادی دارد.
در چند سال اخیر باب شده سریال نمایش خانگی تمام نمیشود و در میانهراه به هر دلیلی نصفه رها میشود. یکی از دلایلی که مانکن تا قسمت آخر ساخته و پخش شد همین استقبال بود؟ بحث هزینه را جبران کرده یا بابت تعهد اخلاقیای که داشتید تا آخر ادامه دادید؟
زمانیکه این کار را با دوستان اعم از سرمایهگذار و پخشکننده و عوامل تولید شروع کردیم مبنا یک کار مهندسی شده بود که چه تاریخی شروع به پیشتولید میشود، چه تاریخی تولید و چه تاریخی پخش میشود و بدونوقفه سریال را پخش کردیم. فقط یک وقفه در یکی از بخشها داشتیم که روز تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی بود و به احترام آن روز سریال را پخش نکردیم. غیر از آن همه کارها منظم و مهندسیشده پخش شد و وقتی بیننده متوجه میشود که به او احترام میگذاریم، با انگیزه سریال را دنبال میکند. اگر سه قسمت پخش کنید و بعد بگویید به لحاظ فنی مشکل دارد، متوجه میشویم که پشت آن مسائل غیرفنی وجود دارد؛ پول به عوامل داده نشده یا خیلی از مسائل حاشیهای دیگر که میگوییم به علت فنی نتوانستیم پخش کنیم. تنها چیزی که به دوستان گفتم این بود که من اعتباری نزد بیننده دارم، زیرا قبل از این سریالهایی مثل دلدادگان که 60 شبانهروز بدون وقفه پخش شد را در کارنامهام داشتم و این سریال هم باید بدونوقفه پخش شود و هیچ دلیلی را نمیپذیرم. دوستان و همکاران پروژه با همدلی و تعامل خوبی توانستند سریال را بهموقع پخش کنند که این امر باعث احترام به مخاطب میشود و مخاطب متقابلا احترام خواهد گذشت و بیننده کار میشود.
درباره قسمت آخر هم باید بگویم در خیلی از آثار ملودرام مخاطب دوست دارد وقتی دو جوان با کلی ماجرا و سختی میجنگند تا به عشق هم برسند، بینشان وصال اتفاق افتد، این یک حالت عادی برای ملودرامهاست که معمولا اتفاق افتاده است. اما اینبار مخاطب با پایانبندی مشکل دارد که اگر به لحاظ سناریو و حرفهای مشکل داشته باشد انتقاد را قبول میکنیم و میگوییم پایانبندی ضعیف بوده است. یکبار مخاطب میگوید دوست دارد این دو به هم برسند و چرا به هم نرسیدند. این به گروه سازنده برمیگردد و کسی که این اثر را خلق میکند این استقلال را دارد و کارگردان و نویسنده و کل مجموعه این تصمیم را میگیرند. قرار بود این دو به هم نرسند و نرسیدند. یکسری بینندهها میگویند چرا بد تمام کردید؟ بد تمام کردن به معنا و مفهوم اینکه پایانبندی غلط است، نیست، به معنای این است که مخاطب دوست داشت این دو به هم برسند و اگر آنها به هم میرسیدند، انتقادات بیشتر میشد. میگفتند مثل همه فیلمهای ایرانی آخر به عروسی ختم شد؛ هندیوار تمام کردید. این استقلال گروه بود که به این نتیجه رسیدند با نرسیدن این زوج پایانبندی سریال را داشته باشیم.
مانکن دو داریم؟
خیلی از مخاطبان این سوال را میکنند که مانکن دو را خواهیم داشت یا خیر. به ضرس قاطع بیان میکنم ما روی برندینگ مانکن کاسبکارانه برخورد نمیکنیم، اهل این نیستیم. اهل کاسبکارانه کار کردن نیستیم. نمیخواهیم براساس کسب درآمد مانکن دو را کار کنیم و بگوییم مانکن برند شده و براساس آن کاسبی کنیم. اصلا به این معتقد نیستیم. نه من و نه سرمایهگذار و نه کارگردان و نویسنده به این معتقد نیستیم. الان یک هفته است سریال مانکن تمام شده و بازخورد طولانیای را از مخاطبان میبینیم اگر به یک موضوع جذابتر از فصل اول برسیم کار میکنیم ولی الان هیچگونه قصدی برای فصل دوم نداریم.
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار